اتفاق در بهترین خانوادهها میافتد
:: Succede anche nelle migliori famiglie ::
خب خب، بریم سراغ فیلم "It Happens in the Best of Families"... البته اسم اصلیش یکم طولانیه، انگلیسیا میگن "In the Best of Families: Marriage, Pride & Madness" ولی خب به اسم "Bitter Blood" هم معروفه، یعنی "خون تلخ". چه اسمی! آدمو یاد فیلمهای قدیمی و پرماجرا میندازه.
داستان از این قراره که یه زوجی به اسم سوزی و تام تو دهه ۷۰ عاشق هم میشن و ازدواج میکنن. سوزی یه دختر نازپرورده و خانوادهداره از کارولینای شمالی و تام هم یه دانشجوی دندونپزشکی ساده. مامانِ تام از همون اول زیاد از سوزی خوشش نمیاد، ولی خب عشق دیگه، کاریش نمیشه کرد! عروسی خیلی باشکوهی هم میگیرن.
چند سال بعد، زندگیشون میره آلباquerque نیومکزیکو و دو تا پسر هم میارن. اما سوزی از زندگی ساده و بیپول خوشش نمیاد و دلش هوای خونه پدری رو میکنه. خلاصه طلاق میگیرن و بچهها میمونن پیش سوزی. اینجا وسط دعوای حضانت بچههاست که همه چی قاطی پاتی میشه.
سوزی خیلی دلخور میشه و حالش هم بد میشه. میره پیش عموش، دکتر فرد کلنر، که یه جورایی دکتر عجیب غریبیه و بهش میگه ام اس داره! همزمان پسرخالهاش فریتز هم دوباره وارد زندگیش میشه. فریتز یه آدم اسلحهدوست و توهمی هست که فکر میکنه دانشجوی پزشکیه و مامور سیاست. این فریتز به سوزی میگه تام با مافیا رابطه داره! بله دیگه، از اینجا به بعد رابطه عجیبی بین سوزی و فریتز شکل میگیره، یه جور رابطه ... خب بگم یا نه؟ یه رابطه خانوادگی نامناسب دیگه! (خودتون بگیرید چی میگم 😉)
وقتی پدر و مادر سوزی موضوع رو میفهمن، قهر میکنه و با بچههاش میره پیش فریتز زندگی کنه. اوضاع از این هم بدتر میشه. وقتی عمو فرد میمیره، کلینیک غیرقانونیاش بسته میشه و دادگاه هم به نفع تام رای میده که بتونه بچههاش رو ببینه. سوزی هم همه مشکلاتش رو میندازه گردن مادرشوهرش، دلورس.
سال ۱۹۸۴ میشه و دلورس و دخترش جینی به قتل میرسن! پلیس هم هیچی سرنخی پیدا نمیکنه. چند ماه بعد، تام نگران بچههاش میشه و میره پیش پدر و مادر سوزی. اونا هم قبول میکنن تو دادگاه به نفع تام شهادت بدن. فریتز هم که هنوز تو توهمات سیا به سر میبره، یه جوون سادهلوح به اسم ایان پرکینز رو استخدام میکنه که تو ماموریتهای مخفی همراهیش کنه. اینا با هم میرن وینستون-سالم و پدر و مادر و مادربزرگ سوزی رو هم میکشن! تام کمکم شک میکنه که سوزی و فریتز پشت این قتلها باشن و به پلیس اطلاع میده. پلیس هم ایان رو پیدا میکنه و ایان همه چی رو اعتراف میکنه.
خلاصه پلیس میفته دنبال سوزی و فریتز و بچهها. یه تعقیب و گریز و درگیری مسلحانه رخ میده و تهش هم یه بمب که تو ماشین فریتز بود منفجر میشه و همه سرنشینان ماشین از جمله بچههای تام میمیرن. تام هم میمونه و یه دنیای غم و اندوه بابت مرگ بچههاش. چه پایان تلخی!
حالا بریم سراغ خود فیلم. این فیلم یه جور مینیسریاله، یعنی دو قسمتیه و سال ۱۹۹۴ از شبکه CBS پخش شده. بر اساس یه کتاب واقعی به اسم "Bitter Blood" نوشته جری بلدسو ساخته شده. کتاب هم در مورد همین ماجراهای قتل و خانواده نیوزوم-لری هست.
جالبش اینه که شبکههای تلویزیونی اولش زیاد دلشون نمیخواست این فیلم رو بسازن چون پایانش خیلی غمانگیز و خشن بوده و دو تا بچه تو داستان کشته میشن. برای همین هم آخر فیلم رو یه کم نرمتر کردن نسبت به کتاب. مثلا تو کتاب بچهها رو مسموم میکنن و به سرشون شلیک میکنن بعد ماشین رو منفجر میکنن، ولی تو فیلم فقط انفجار ماشین رو نشان میدن که همه با هم میمیرن. نویسنده کتاب هم از این تغییر پایان خیلی ناراضی بوده و میگفته قدرت داستان به همون خشونت و بدی ماجراست.
بازیگرای فیلم هم خیلی خوب انتخاب شدن. کلی مکگیلیس نقش سوزی رو بازی میکنه، هری هملین نقش فریتز و کیث کارادین هم نقش تام. مکگیلیس گفته که خیلی دوست داشته نقش یه آدم منفی رو بازی کنه و برای این نقش در مورد بیماریهای روانی مثل خودشیفتگی هم تحقیق کرده. هملین هم گفته فیلمنامه خیلی تکاندهنده بوده و از این که شبکه CBS بهش اعتماد کرده و این نقش رو بهش داده خوشحال بوده. کارادین هم اولش دلش نمیخواسته تو این فیلم بازی کنه ولی وقتی فیلمنامه رو میخونه نظرش عوض میشه و میگه فیلمنامه خیلی خوب نوشته شده.
فیلمبرداری فیلم تو شهر ویلمینگتون کارولینای شمالی انجام شده. اسم موقت فیلم هم "Bitter Blood" بوده ولی آخرش اسم رو عوض کردن به "In the Best of Families".
حالا بریم سراغ نظرات منتقدان. خب باید بگم که نظرات راجع به فیلم خیلی مختلف بوده. بعضیها خیلی بد گفتن و بعضیها هم تعریف کردن. خیلی از منتقدا از خشونت زیاد و حس جنجالی بودن فیلم انتقاد کردن. مثلا یه منتقد تو والاستریت ژورنال گفته این فیلم بدترین فیلم تلویزیونی سال بوده! یه منتقد دیگه هم تو واشنگتن پست گفته داستان فیلم خیلی غمانگیز و ناراحتکنندهاس و ارزش چهار ساعت وقت گذاشتن نداره.
ولی بعضی منتقدا هم از کارگردانی و بازی بازیگرا تعریف کردن، مخصوصا بازی کلی مکگیلیس رو خیلی خوب دونستن. یه منتقد تو شارلوت آبزرور گفته فیلم ریتم خوبی داره و بازیگراش هم خوب بازی کردن ولی در کل چهار ساعت وقت تلف کردنه! یه منتقد دیگه هم تو لسآنجلس تایمز گفته قسمت اول فیلم یکم کنده ولی قسمت دوم ریتمش بهتر میشه.
ولی یه مجله به اسم پیپل به فیلم نمره "A-" داده و گفته فیلم "پیچیده، غمانگیز و با بازیهای خوبیه". یه منتقد تو شیکاگو تریبیون هم گفته فیلم سرگرمکنندهاس ولی بعضی چیزای کتاب خوب به فیلم تبدیل نشده. از بین بازیگرا هم بازی هری هملین رو خیلی تعریف کرده و گفته خیلی خوب نقش فریتز رو بازی کرده.
در کل به نظر میرسه فیلم "In the Best of Families" یه فیلم جنایی و درام باشه که بر اساس یه داستان واقعی ساخته شده. داستانش غمانگیز و خشونت هم تو فیلم زیاده. بازیگراش هم معروفن و خوب بازی کردن. اگه به فیلمهای جنایی و داستانهای واقعی علاقهمند هستید، شاید بدتون نیاد یه نگاهی به این فیلم بندازید، ولی آماده یه پایان تلخ هم باشید! 😉